love story

به نام تک نوازنده ی گیتار عشق.......

 دختر: می دونی فردا عمل قلب دارم ؟ 

پسر: آره عزیز دلم . . . 
دختر: منتظرم میمونی ؟ 
پسر رویش را به سمت پنجره اطاق دختر بر میگرداند تا دختر اشکی که از گونه اش بر زمین میچکد را نبیند و گفت: منتظرت میمونم عشقم . . 
دختر: خیلی دوستت دارم . . 
پسر: عاشقتم عزیزم . . 


بعد از عمل سختی که دختر داشت و بعد از چندین ساعت بیهوشی کم کم داشت ، به هوش می آمد ، به آرامی چشم باز کرد و نام پسر را زمزمه کرد و جویای او شد .. 
پرستار : آرووم باش عزیزم تو باید استراحت کنی . . 
دختر: ولی اون کجاست ؟ گفت که منتظرم میمونه به همین راحتی گذاشت و رفت ؟ 
پرستار : در حالی که سرنگ آرامش بخش را در سرم دختر خالی میکرد رو به او گفت ؛ میدونی کی قلبش رو به تو هدیه کرده ؟ 
دختر: بی درند که یاد پسر افتاد و اشک از دیدگانش جاری شد .. آخه چرا ؟؟؟؟؟!! 
چرا به من کسی چیزی نگفته بود .. بی امان گریه میکرد . . 
پرستار
: شوخی کردم بابا !! رفته دستشویی الان میاد

 
نوشته شده در پنج شنبه 13 بهمن 1390برچسب:عمل قلب ,ساعت 20:8 توسط shabnam shalchi| |


Power By: LoxBlog.Com